یعقوب ادوارد پولاک، پزشک خاص ناصرالدین قاجار در کتاب معروف خود «ایران و ایرانیان» مستقیماً به بیاعتنایی مردم ایران به محیط بیرونی خانه اشاره کرده و مینویسد: «کار سازه ها و عرض جاده ها؛ کوچه ها باریک، زاویه دار، نامنظم و بن بست هستند. اما این همه ماجرا نیست.
در دوره قاجار گردشگران به ایران می آمدند و بی توجهی به نمای بیرونی خانه برای کسانی که به فضای داخلی خانه دسترسی نداشتند عجیب بود. از سوی دیگر، عبدالله مستوفی، مورخ دوره قاجار، به ما گفت که وقتی خارجی ها آن سوی خانه های ایرانی را دیدند، چه گذشت. در کتاب «شرح زندگی من» نوشته است:[بریکتو، مستشرق بلژیکی]وی گفت: از اتفاقی که افتاده تعجب می کنم، این روزها ذائقه ایران به عقب رفته است. به جز دیوارها و خیابان های کثیف و شاید هم خانه های نجیبی که همه چیز تقلیدی از اروپاست در این شهر چیزی از زیبایی ایرانی نمی بینم… گفتم: می تونی بیای پیش ما؟…
اوایل غروب بود که به درب خانه نزدیک شدیم… دو تا فانوس شیشه ای در دو طرف در است که هر روز عصر یکی از آنها روشن می شود. وارد لابی شدیم. یک فانوس از وسط سقف لابی آویزان بود و یک چراغ وسط آن می سوخت… در اتاق کاپوچی را که جلوی در ایستاده بود باز کردم. آب مثل فواره داخل حوض میریخت… بعد از یک ساعت صرف چای، بلند شدیم و به اتاق روی حوض رفتیم. اتاق نشیمن بود. اجاق هیزمی هم داشت. هر کدام یک پایه صندلی از قفسه برداشتند و از قفسه زیورآلات و عکس های مختلفی از قبیل مداد، قاب آینه، جلد قرآن و کتاب های خطی برداشتند و مردان شروع به تماشای قهوه و چای و قلیان کردند. راه، و همچنین شیرینی ها و میوه ها. یک میز روی یک صندلی. تا ساعت نه نشستند…
فردا بعد از ناهار بریکتو اومد دفترم گفت اومدم تشکر کنم. نمیدانستم پشت این دیوارهای گلی کوچهها چنین اتاقهای آراسته و درون خانهها زندگی پاکی داشته باشد.
منبع: فارس